من فقط میتونم بگم "فرو ریختم !"
متاسفانه طوری تمامش کردی که میخواستی. به قول خودت زارپی !
اما من بینهایت داغون شدم. بینهایت.
من که به منطق کم رمق تو احترام قایل شدم و گفتم باشه و تمومش کنیم.
ای کاش و فقط ای کاش با کمی آرامی و احترام تمامش میکردیم. ای کاش حتی چشن کوچکی میگرفتیم و من تو رو میبویدم و میبوسیدم و خداحافظ
ای کاش احترام و علاقه ی بینمان را ابنطور کنار نمی گذاشتی و ای کاش که اینقدر افکار و حرفهای بد را در مورد کسی که تو را از همه ی وچود دوست داشت نمی زدی ...
با همه ی دردهایی که حالا میکشم و مریض شده ام و توان جسمی و روحی هیچ کاری را ندارم
اما
من برای همیشه دوستت دارم
و برای همیشه برای خوشبختیت دعا میکنم و اگر کاری برآمد انجام میدم